اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

اهرن

نویسه گردانی: ʼHRN
اهرن . [ اَرَ ] (اِ) به معنی اهریمن باشد که رهنمای بدیها و شیطان است و جن را نیز گویند. (برهان ) (هفت قلزم ). اهرمن و شیطان و جن و دیو. (ناظم الاطباء) :
زیباتر از پری است ببزم اندرون ولیک
در رزمگاه بازندانی ز اهرنش . ۞

سوزنی .


|| در زبان هندی سندان زرگری و آهنگری را گویند. (برهان ) (هفت قلزم ) (فرهنگ شعوری ). ۞
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
اهرن . [ اَ رَ ] (اِخ ) نام داماد قیصر. (لغت فرس ) (شعوری ). نام داماد قیصر روم . هم ملوک گشتاسب شاه . (شرفنامه ٔ منیری ). نام داماد قیصر روم اس...
اهرن القس . [ اَ رُ نُل ْق ِ ] (اِخ ) نام طبیبی است . ابن البیطار در مفردات خود از او روایت آرد، من جمله در کلمه بیش و رمان و برزقطونا. (یاددا...
آهرن . [ رَ ] (اِخ ) آهرمن . (برهان ).
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.