اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

توضیع

نویسه گردانی: TWḌYʽ
توضیع. [ ت َ ] (ع مص ) فرومایه و ناکس گردانیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || پنبه ٔ زده در جامه نهادن . (زوزنی ). جبه بردوختن بعد پنبه نهادن در آن . || برهم پیچیدن شترمرغ بیضه را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
توزیع. [ ت َ ](ع مص ) وابخشیدن چیزی میان گروهی . (زوزنی از یادداشت بخط مرحوم دهخدا). پخش کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (دهار). بخش کردن . (آنن...
این واژه عربی است و پارسی جایگزین، اینهاست: فشانج faŝânj (پهلوی: fŝanj)، هاژان hâžân (سنسکریت: bhâjâna) **** فانکو آدینات 09163657861
توزیع شدن . [ ت َ / تُو ش ُ دَ ] (مص مرکب ) پخش شدن . قسمت شدن . پراکنده شدن . پاره پاره شدن : یوسف از زن یافت زندان و فشارمن شوم توزیع بر...
توزیع کردن . [ ت َ / تُو ک َ دَ ] (مص مرکب ) بخش کردن جمعی از مردمان چیزی را در میان خود. (ناظم الاطباء). بخش کردن . (یادداشت بخط مرحوم دهخ...
حرف توزیع. [ح َ ف ِ ت َ / تُو ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) ۞ حرف تکریر عدد. پساوند توزیع. گاف و الف و نون که در پایان اعداد اصلی درآید و آنها...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.