گفتگو درباره واژه گزارش تخلف معائب نویسه گردانی: MʽAʼB معائب . [ م َ ءِ ] (ع اِ) عیبها و بدیها. ج ِ معیب ۞ که مصدر میمی است ، به معنی عیب . (غیاث ) (آنندراج ). ج ِ مَعاب و مَعابَة ۞ . (منتهی الارب ). و رجوع به معاب و معابة و معایب شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه واژه معنی معایب معایب . [ م َ ی ِ ] (ع اِ) ج ِ مَعاب و مَعابَة. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (محیطالمحیط). عیبها و آهوها و بدیها و کاری بد وناشایسته . (ناظم الا... نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود