استماحة
نویسه گردانی:
ʼSTMAḤ
استماحة. [ اِ ت ِ ح َ ] (ع مص ) استماحت . عطا جستن . عطا خواستن . (تاج المصادر بیهقی ). عطا طلبیدن . دهش جستن . دهش . (منتهی الارب ) : از او در رفوء حال و سدّ حاجت خویش معونتی خواست و بمددی از ساز و سلاح استماحتی کرد. || شفاعت خواستن . (منتهی الارب ). شفاعت کردن خواستن . (تاج المصادر بیهقی ).
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.