اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

یاسمن

نویسه گردانی: YASMN
یاسمن . [ س َ م َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان فسارود بخش داراب شهرستان فسای استان فارس . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۶ ثانیه
یاسمن . [ س َم َ ] (اِ) ۞ درختچه ای از تیره ٔ زیتونیان ۞ که دارای گونه های برافراشته و یا بالارونده است . گلهایش درشت و معطر و به رنگهای...
18. در کتاب Nan fan ts‛ao mu čwan، کهن ‌ترین کتاب چینی پیرامون گیاهان جنوب چــــــــین، نــــگاشته کــــــــــی هان (Ki Han) ، یکی از وزیران فغف...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
یاسمن بدن . [ س َ م َ ب َ دَ ] (ص مرکب ) آن که بدن سپید و لطیف دارد : خوش بود عیش با شکردهنی ارغوان روی و یاسمن بدنی .سعدی .
یاسمن بوی . [ س َ م َ ] (ص مرکب ) آن که بوی یاسمن دهد و خوشبو باشد : جوابش داد خورشید سخنگوی نگار سروقد یاسمن بوی . فخرالدین اسعد (ویس و رامین ...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
باجی یاسمن .[ س َ م َ ] (اِخ ) یکی از ائمه ٔ فقه کتاب کلثوم ننه .
یاسمین پهلوی (زادهٔ ۴ مرداد ۱۳۴۷ با نام خانوادگی پیش از ازدواج اعتماد امینی)[۱] همسر رضا پهلوی است. یاسمین پهلوی تحصیلات ابتدایی را در مدرسه کامیونیتی...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.