اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

سهی بالا

نویسه گردانی: SHY BALA
سهی بالا. [ س َ ] (ص مرکب ) بلندقامت :
شاخکی تازه برآورد صبا بر لب جوی
چشم بر هم بزدی سروسهی بالا شد.

سعدی .


میشگفتم ز طرب زآنکه چو گل بر لب جوی
بر سرم سایه ٔ آن سرو سهی بالا بود.

حافظ.


جویهابسته ام از دیده بدامن که مگر
در کنارم بنشانند سهی بالایی .

حافظ.


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.