اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

دیق

نویسه گردانی: DYQ
دیق . [ دَ ](ع مص ) کج و مائل کردن چیزی را برای کشیدن . (منتهی الارب ). داقه یدیقه دیقاً؛ اراغه لینتزعه . (تاج العروس ). کج و مایل کرد آن را تا برکشد. (ناظم الاطباء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.