حکبه
نویسه گردانی:
ḤKBH
حکبه . [ ح َ ب َ ] (ع اِ) توبره ای از چرم یا قماشی که بنایان ابزار و کودکان مکتب کتاب و جزوه و قلم و قلمدان و شکارچیان شکار و قلندران چرس در وی نهند و بر پشت فروآویزند. و این کلمه متداول است لکن در کتب لغت نیافتم و احتمال میرود این کلمه اصل کلمه ٔ حقب و حقیبه ٔ عرب یا بالعکس باشد. چنته . چرسدان . توبره ٔ خورجین . تلی . و رجوع به حقب و حقیبه شود.
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
حکبه دوز. [ ح َ ب َ /ب ِ ] (نف مرکب ) آن که شغلش تهیه و دوختن حکبه است .
حکبه خورجین . [ ح َ ب َ / ب ِ خوَرْ / خُرْ ](اِ مرکب ) دو حکبه ٔ بهم پیوسته خرد یا بزرگ که بر دو سوی اسپ و استر و جز آن یا بر دو سوی پشت و پی...