اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

گلخنی

نویسه گردانی: GLḴNY
گلخنی . [ گ ُ خ َ ] (اِخ ) مولانا... میرعلیشیر نوایی درباره وی آرد: ازولایت قم است در زمان سلطان حسین میرزا به شهر هرات آمده بود، بغایت سفیه و بدزبان و بی باک و سلامتی بود. محمدحسین میرزا او را رعایتی نیک کرد آخر از او جریمه ای در وجود آمد، به سیاست رسید. از اوست این مطلع:
بجان کندن مراسنگین دلان دیدند و غوغا شد
که عاشق پیشه ای شیرین تر از فرهاد پیدا شد.

(مجالس النفائس ص 161).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۷ ثانیه
گلخنی . [ گ ُ خ َ ] (ص نسبی ) آنکه در گلخن منزل دارد، یا در آنجا به قمار و دیگر ناشایستها میپردازد. تونتاب . گلخن گر : گفتم همی چه گویی ای ح...
گلخنی . [ گ ُ خ َ ] (اِخ ) خواهرزاده ٔ شهیدی است و شهیدی خال اوست و او نیز شخصی ابدال ، مبدل الاحوال بود و دایم الابد با مردم زد و خورد مینمود...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.