اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

معنی دار

نویسه گردانی: MʽNY DʼR
معنی دار. [ م َ ] (نف مرکب ) بامعنی . دارنده ٔ معنی . دارای مفهوم : چون سخن معنی دار مردم گوید... (جامعالحکمتین ص 120). || خردمندانه . عاقلانه . خردپسند. معقول :
و آنکه او خود کرده باشد باز چون ویران کند
خوب کرده زشت کردن کار معنی دار نیست .

ناصرخسرو.


|| به کنایه ، حاکی از غرض و نیتی همچون استهزاء و توهین و سرزنش و جز آن : نگاه معنی دار. لبخند معنی دار.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برططااشددس
۱۳۹۵/۰۸/۱۸
0
0

رزلادیفدززبلدزیل

امیریزدانی
۱۳۹۶/۱۱/۱۶
0
0

ندارم


برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.