اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تأتاة

نویسه گردانی: TATA
تأتاة. [ ت َءْ ] (ع مص ) گنگلاج گردیدن به «تا»: تأتاءالرجل تأتاةً و تئتاءً؛ گنگلاج گردید به تاء، یقال تأتاةٌ؛ ای تردد فی الکلام بالتاء. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رجوع به اقرب الموارد و تأتاء شود. || خواندن «تکه » را برای جهیدن بر ماده بلفظ تاتا. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || رفتار کودک . || تبختر در جنگ . (قطر المحیط).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۰ ثانیه
تعتعة. [ ت َ ت َ ع َ ] (ع مص ) درماندن در سخن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || درشکوخیدن ستور در ریگ . (منتهی ...
تعتعة. [ ت َ ت َ ع َ ] (ع اِ)واحد تعاتع. (ناظم الاطباء). رجوع به تَعاتِع شود.
طأطاءة. [ طَءْ طَ ءَ ] (ع مص ) پست نمودن سر را. فروافکندن سر را. (منتهی الارب ) (آنندراج ). سر پست کردن چنانکه در رکوع کنند. (غیاث اللغات )...
طعطعة. [ طَ طَ ع َ ] (ع اِ) حکایت آواز لیسنده چیز خوشمزه را یعنی زبان را به کام وغار اعلی چسبانده لذت خوردنی خوشمزه را گیرد، به روشی که...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.