گفتگو درباره واژه گزارش تخلف دیوثی نویسه گردانی: DYWṮY دیوثی . [ دَی ْ یو ] (حامص )حالت و عمل دیوث . بی غیرتی درباره ٔ زن خویش و حریف دادن وی . (ناظم الاطباء). قرمساقی . قیادت . زن بمزدی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود