تعاد
نویسه گردانی:
TʽAD
تعاد. [ ت َ عادد ] (ع مص ) زائد از هزار بودن . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). تعدد. (اقرب الموارد): القوم یتعادون علی الف ؛ یعنی آنها زائدند از هزار. (منتهی الارب ). و رجوع به تعدد شود.
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.