گفتگو درباره واژه گزارش تخلف کارون نویسه گردانی: KARWN کارون . [ کارْوَ ] (اِخ ) ۞ حاکم نشین کانتن «پادوکاله » بخش «بتون ». دارای 16668 تن سکنه است .راه آهن شمال از آن میگذرد. محصول آن زغال سنگ است . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه واژه معنی کارون کارون . (اِخ ) (رودخانه ٔ...) سرچشمه ٔ آن از کوه زرد بختیاری شروع و از جنوب شهرستان شوشتر وارد این شهرستان میشود. این رودخانه در شمال شوشتر... کارون کارون . (اِخ ) نام یکی از ایستگاههای راه آهن بین اهواز به بندر شاهپور است . این ایستگاه در 821هزارگزی تهران و 2هزارگزی خاور ایستگاه اهواز ... کارون کارون . [ رُ ] (اِخ ) ۞ یکی از رب النوعهای قدیم یونان بود که او را پسر شب می پنداشتند. (تمدن قدیم ، تألیف فوستل دو کولانژ، ترجمه ٔ نصراﷲ فل... کارون کارون . [ رُ ] (اِخ ) ۞ اگوستن - ژوزف . متولد به سال 1778، سرهنگ دوم دوره ٔ امپراطوری اول فرانسه . وی به سال 1820 سردسته ٔ توطئه ای موسوم... کارون این واژه در زبان سنسکریت کارونیه kârunya (ستودنی) بوده است**** فانکو آدینات 09163657861 نرمه ٔ کارون نرمه ٔ کارون . [ ن َ م َ / م ِ ی ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) نرمه ٔ کارونی . قسمی گندم که در خوزستان کارند و آن بهترین نوعی است از گندم . (ی... کارون دو لانساکوس کارون دو لانساکوس . [ رُ دُ ] (اِخ ) یکی از مورخین قدیم یونان است که ظاهراً پیش از «هردتوس » میزیسته و کتبی در تاریخ حبشه و ایران و یونان... نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود