اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

فالیز

نویسه گردانی: FALYZ
فالیز. (اِ) معرب پالیز. خربزه زار را گویند. (آنندراج ) :
یکی را زمین نیستانست و شوره
یکی کشت و فالیز و شدیار دارد.

ناصرخسرو.


رجوع به پالیز شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
چاه فالیز. (اِخ ) دهی است از دهستان لب کویر بخش بجستان شهرستان گناباد که در 15 هزارگزی شمال گناباد بر سر راه مالرو عمومی مرندیز به بجستا...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.