اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

جادوئی کردن

نویسه گردانی: JADWʼY KRDN
جادوئی کردن . [ ک َ دَ ] (مص مرکب ) سحر کردن . جادوگری کردن :
جادوئی کرده ست کسی یا سیمیاست
یا خلاف طبع تو از بخت ماست .

مولوی .


رجوع به جادو کردن شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.