اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

پیفه

نویسه گردانی: PYFH
پیفه . [ پیف ْ ف َ ] (اِ صوت ) پیف . رجوع به پیف شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۷ ثانیه
پیفه . [ ف َ / ف ِ ] (اِ) ۞ چوبی باشد پوسیده در ولایت خوزستان و آنرا بجای آتشگیره بکار برند یعنی با سنگ چخماق آتش در آن زنند.(برهان ). چو...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.