گفتگو درباره واژه گزارش تخلف کژطبع نویسه گردانی: KŽṬBʽ کژطبع. [ ک َ طَ ](ص مرکب ) که طبعی منحرف و ناراست دارد : اشتر به شعر عرب در حالتست و طرب گر ذوق نیست ترا کژطبع جانوری .سعدی (گلستان ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود