اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

استعاط

نویسه گردانی: ʼSTʽAṬ
استعاط. [ اِ ت ِ ] (ع مص ) ۞ دارو وا بینی خویش کردن . (تاج المصادر بیهقی ). دارو به بینی خویش واگرفتن . (زوزنی ). خود به بینی خویش دارو ریختن . دارو به بینی کشیدن . سعوط کردن . و الاستعاط بمرارته [بمرارة حجلی ] کل شهر یذکی الذهن .و اذا استعط بمرارة الحجل انسان فی کل یوم 3 جاد ذهنه و قل نسیانه و قوی بصره . (ابن بیطار ج 2 ص 13).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۵ ثانیه
اصطعاط. [ اِ طِ ] (ع مص ) دارو ریختن شخص در بینی خود. (ازمنتهی الارب ) (ناظم الاطباء). و رجوع به اصعاط شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.