التساق
نویسه گردانی:
ʼLTSAQ
التساق . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) برچسبیدن . (منتهی الارب ). به چیزی وادوسیدن . (مصادر زوزنی ). پیوسته شدن بچیزی . (تاج المصادر بیهقی ). به چیزی چسبیدن . (غیاث اللغات ). التزاق . التصاق . چفسیدن . رجوع به التصاق شود.
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
التثاق . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) تر و نمناک شدن . (منتهی الارب ).
التصاق . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) برچسبیدن . (منتهی الارب ). پیوسته شدن بچیزی . (تاج المصادر بیهقی ). بچیزی وادوسیدن . (مصادر زوزنی ). التزاق . التساق ...