عدنان
نویسه گردانی:
ʽDNAN
عدنان . [ ع َ ] (اِخ ) نام یکی از اجداد حضرت رسول است که بسیار فصیح بود. (فرهنگ نظام ) (آنندراج ). در غیاث است که نام یکی از اجداد حضرت رسول است که بغایت فصیح بودند و نسبت عربان تا بعدنان بالاتفاق بثبوت میرسیده . (غیاث اللغات ). نسبت وی را چنین ذکر کرده اند: عدنان بن ازدبن الهمیعبن المقوم بن تارخ بن سرح بن حمل بن قیداربن شالح بن ارفخشدبن سام بن نوح بن لامک بن ادریس بن ماردبن مهلائیل بن قینان بن انوش بن شیث بن آدم .
واژه های همانند
۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۱ ثانیه
عدنان . [ ع َ ] (اِخ ) یکی از قبائلی است که انساب عرب بدان منتهی شود. مورخان متفق اند بر آنکه آن از فرزندان اسماعیل بن ابراهیم است و مع...
عدنان . [ ع َ ] (اِخ ) موضعی است به یمن . (معجم البلدان ).
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
عدنان غریفی، شاعر و نویسنده ایرانی در سن ۷۹ سالگی در هلند درگذشت عدنان غریفی منبع تصویر،SOCIAL MEDIA ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۲ - ۶ مه ۲۰۲۳، ۱۵:۳۶ GMT عدنان غری...
گزیده ٔ عدنان .[ گ ُ دَ ی ِ ع َ ] (اِخ ) پنجمین کسی که ممدوح رودکی بود و مدح او در اشعار رودکی دیده میشود : گرنه مرا بوعمر دلاور کردی وآنگه ...
دوس بن عدنان . [ دَ س ِ ن ِ ع َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ. پدر قبیله ای است . (منتهی الارب ) (از تاریخ گزیده ص 219). دوس بن عدنان بن زهران ، از دشنو...
عدنان الموسوی . [ ع َ نُل ْ س َ وی ی ] (اِخ ) ابن شریف الرضی محمدبن الحسین الموسوی الحسین الهاشمی نقیب الاشراف بغداد است . پس از وفات عم ...
ادنان . [ اِ ] (ع مص ) اقامت کردن . (منتهی الارب ).