اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

وضف

نویسه گردانی: WḌF
وضف . [ وَ ] (ع مص ) شتاب رفتن : وضف بعیر؛ شتاب رفتن شتر. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۲ ثانیه
وذف . [ وَ ] (ع مص ) روان شدن پیه و جز آن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). فعل آن از باب ضرب است . (منتهی الارب ) (ناظم ال...
وزف . [ وَ ] (ع مص ) وزیف . بشتافتن . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). و بدین معنی قرائت شده است آیه ٔ : فاقبلوا الی...
وظف . [ وَ ] (ع مص ) کوتاه کردن پای بند را.(منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || بر وظیف زدن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) (آنن...
وظف . [ وُ ظُ ] (ع اِ) ج ِ وظیف . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). رجوع به وظیف شود. || ج ِ وظیفه . (منتهی الارب ) (...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.