اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خودنمایی

نویسه گردانی: ḴWDNMAYY
خودنمایی . [ خوَدْ / خُدْ ن ُ / ن ِ / ن َ ] (حامص مرکب ) تظاهر. (یادداشت مؤلف ). خودستایی . تکبر. غرور. فخریه . (ناظم الاطباء) :
چو زورآوران خودنمایی مکن
بر افتاده زورآزمایی مکن .

سعدی .


چو میدانم قصور مایه ٔ خویش
خلاف عقل باشد خودنمایی .

سعدی (صاحبیه ).


خودنمایی لازم نودولتان افتاده است
خون چو گردد مشک ناچار است غمازی کند.

صائب .


|| ریا. (یادداشت مؤلف ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
خودنمایی کردن . [ خوَدْ / خُدْ ن ُ / ن ِ / ن َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) خود را نمودن . خود را نشان دادن . تظاهر کردن .
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.