اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

توجیه واقع

نویسه گردانی: TWJYH WʼQʽ
توجیه واقع. [ ت َ / تُو هَِ ق ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) نزد بلغا آنست که در وصف چیزی و شرح حالی صورت واقعه را توجیه کند، مثلاً واقع آنست که چون کسی بعد از دیری بر کسی آمدن گیرد، آن شخص که بر او آینده می آید، برود و در زیر پای او غلطدو آینده برخیزد و او را در کنار گیرد، مثاله شعر:
رسید سبزه تماشاکنان پس از سالی
به عرصه ٔ چمن و راه جویبار گرفت
دوید آب و بغلطید سبزه را ته پای
بخاست سبزه و آن آب را کنار گرفت .
(جامعالصنایع از کشاف اصطلاحات الفنون ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.