دیب
نویسه گردانی:
DYB
دیب . (ترکی ، اِ) بیخ و بن هر چیز را گویند. (برهان ). و نیز در ترکی معنی شایستگی و خوشبختی و ته و پا و پایه دارد. (حاشیه ٔ برهان چ معین ).
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
دیب . (هندی ، اِ) دیپا(در سانسکریت ) ذیب . ذیبة در زبان مردم هند بمعنی جزیره است . (از الجماهر ص 43). کلمات مالدیو، لاکدیو، دیودیپ ، ساتادیپ ، سر...
دیب . (اِخ ) بندری است در جنوب شبه جزیره ٔ کاتیاور که بیست میل مربع وسعت و 1900 تن سکنه دارد و از مستملکات پرتغال است . (فرهنگ فارسی معی...
دیو (به انگلیسی: Div)، در کاربرد امروزی آن، موجود خیالی و افسانهای و اسطورهای است که هیکلی شبیه انسان ولی بسیار تنومند و مهیب دارد. دیو دارای شاخ و ...