اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

لاور

نویسه گردانی: LAWR
لاور. [ وَ ] (اِخ ) نام جزیره ای از جزائر خلیج فارس از آن ایران به روزگار حمداﷲ مستوفی . (نزهةالقلوب ص 234). این کلمه در جای دیگر دیده نشد. وشاید مصحف لارک باشد. رجوع به لارک (جزیره ...) شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
لاور. [ وَ ] (اِخ ) نام محلی در 128500 گزی بوشهر میان هداکو و زیارت . دهی از دهستان تراکمه بخش کنگان شهرستان بوشهر. واقع در 25 هزارگزی جنوب...
لاور. [ وَ ] (اِخ ) قریه ای است پنج فرسنگی میانه ٔ جنوب و مغرب کاکی . (فارسنامه ٔ ناصری ).
لاور. [ وَ ] (اِخ ) قریه ای است دو فرسنگ بیشتر در جانب جنوب فین . (فارسنامه ٔ ناصری ).
لاور. [ وَ ] (اِخ ) نام دیهی در سه فرسخ و نیم میانه ٔ جنوب و مغرب گله دار. (فارسنامه ٔ ناصری ).
لاور. [ وَ ] (اِخ ) نام دیهی هشت فرسخ میانه ٔ شمال و مغرب شنبه . (فارسنامه ٔ ناصری ).
لاور. [ وُ ] (اِخ ) نام کرسی بخش در ایالت «تارن » از ولایت کاستر بر کنارآگو به فرانسه . دارای راه آهن و 6015 تن سکنه است .
لاور بالا. [ وَ رِ ] (اِخ ) دهی از دهستان گوده بخش بستک ، شهرستان لار. واقع در چهل هزارگزی خاور بستک ، گرمسیر ومالاریائی . دارای 549 تن سکنه ...
لاور پائین . [ وَ رِ ] (اِخ ) ده کوچکی از دهستان گوده بخش بستک . شهرستان لار. واقع در چهل هزارگزی خاور بستک . دارای 35 تن سکنه است . (فرهنگ...
لاور رئیس غلام . [ وَ رِ رَ غ ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان حومه ٔبخش خورموج شهرستان بوشهر. واقع در هجده هزارگزی جنوب خاوری خورموج و دامنه ٔ خاو...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.