انحسام
نویسه گردانی:
ʼNḤSAM
انحسام . [ اِ ح ِ ] (ع مص ) بریده گردیدن . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). انقطاع . (از اقرب الموارد).
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۳ ثانیه
انحصام . [اِ ح ِ ] (ع مص ) شکسته شدن چوب ، یقال : انحصم العود. (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).