اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

غبش

نویسه گردانی: ḠBŠ
غبش . [ غ َ ب َ ] (ع اِ) شب تاریک . (منتهی الارب ) (آنندراج ). تاریکی آخر شب . (منتهی الارب ) (دهار). || بقیه ٔشب . ج ، غبشة. اَغباش . (منتهی الارب ). || (مص ) به تاریکی آخر رسیدن شب ، غبش غبشاً. (منتهی الارب ). || خیره کردن چشم . حیران کردن . (دزی ج 2 ص 200). || تار کردن . تاریک کردن . تیره کردن . (دزی ایضاً). || دوران خود را تیره و تار کردن . چهره ٔ خود را تیره کردن . (دزی ایضاً). || خیره ماندن . حیران بودن . (دزی ایضاً).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۵ ثانیه
قبش . [ ق ُب ْ ب َ ] (اِخ ) (عین قبش ) جایگاهی است در طرف مغرب قرطبه . (معجم البلدان ).
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.