اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

دیصان

نویسه گردانی: DYṢAN
دیصان . [ دَ ] (اِخ ) (نهر...) نام رودخانه ٔ شهر رها است که ابن دیصان منتسب بدان گردیده است . (از خاندان نوبختی عباس اقبال ص 25).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۰ ثانیه
دیصان . [ دَ ی َ ] (ع مص ) مایل گردیدن از راه . (از تاج العروس ) (از منتهی الارب ). || روباه بازی کردن . (تاج المصادر بیهقی ). || به هرسو ...
ابن دیصان . [ اِ ن ُ دَ ] (اِخ ) ۞ پدر او نهامه و مادرش نهشیران است (154-222 م .). دیصان رودی است که بر رُها (اورفه ) ۞ گذرد و نام ابن ...
دیثان . [ دَ ی َ ] (ع اِ) کابوس که انسان را فروگیرد. ابن سیده گوید این لغت دخیل است . (از لسان العرب ). دیثانی .
دئثان . [ دِ ] (ع ص ) خوابناک که از جا نجنبد. || (اِ) کابوس . (منتهی الارب ).
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.