اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

استقراع

نویسه گردانی: ʼSTQRʼʽ
استقراع . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) گشن بعاریت خواستن از کسی . (منتهی الارب ) (تاج المصادر بیهقی ). || گشن خواه شدن شتر ماده یا ماده گاو. (منتهی الارب ). نر خواستن ماده گاو. بگشن آمدن ماده گاو. (تاج المصادر بیهقی ). || سخت شدن سم ستور. || رفتن خمل شکنبه . (منتهی الارب ). رفتن پرز شکنبه . || در تداول امروز، قرعه زدن .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.