اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

مطری

نویسه گردانی: MṬRY
مطری . [ م ُ ] (ع ص ) نیکو ستاینده . (آنندراج ). آن که بسیار مدح و ستایش می کند. || آن که خوشبو می کند و معطر می سازد. (ناظم الاطباء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
مطری . [ م ُ طَرْ را ] (ع ص ) مطرا. (ناظم الاطباء). چوب پرورده در بوی خوش که بدان بخور کنند. (آنندراج ).
مطری . [ م َ طَ ] (اِخ ) محمدبن احمدبن محمدبن خلف انصاری سعدی مدنی (671 - 741 هَ . ق .) مکنی به جمال الدین و معروف به مطری . عالم به حدیث...
متری . [ م ُ ] (ع ص ) کسی که کارها را پی در پی می کند و میان آنها مهلتی می دهد. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
متری . [ م ِ ] (ص نسبی ) منسوب به متر.- دستگاه متری ، سیستم متری ؛ به موجب قانونی که در سال 1304 هَ . ش . (1926 م .) از مجلس شورای ملی گذ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.