اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

اظنان

نویسه گردانی: ʼẒNAN
اظنان . [ اِظْ ظِ ] (ع مص ) تهمت کردن کسی را. و از این معنی است قول ابن سیرین : لم یکن علی یُظَّن ﱡ فی قتل عثمان ؛ ای یتهم . و هم گفتار شاعر:
و لا کل من یظننی انا معتب .

(منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).


۞
ظن . تَظَنﱡن . اظطنان . تظنیة (علی التحویل ). (متن اللغة). اِطِّنان . (اقرب الموارد). و رجوع به مصادر مذکور شود. اصل کلمه اظتنان بود (از باب افتعال )، تاء به طاء بدل شد و ادغام گشت بدینسان : اظطنان ، سپس طا به ظا بدل گشت و ادغام شد و بصورت اِظِّنان درآمد. (اقرب الموارد). متهم ساختن کسی را. (از متن اللغة).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
اظنان . [ اِ ] (ع مص ) پیش آوردن کسی را برای تهمت و تهمت کردن وی را. (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). تهمت زدن . (مؤید الفضلاء). تهمت...
اذنان . [ اُ ذُ / اُ ] (ع اِ) تثنیه ٔ اُذُن . دو گوش . (مهذب الاسماء).
اذنان . [ اُ ] (اِخ ) نامی از نامهای مردان عرب است و از جمله نام پدر سلیمان محدث .
ازنان . [ اِ ] (ع مص ) گمان بردن بکسی نیکی یا بدی را. || تهمت کردن . (منتهی الارب ). اتهام .متهم کردن . (تاج المصادر بیهقی ). متهم گردانی...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.