اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

غریفج

نویسه گردانی: ḠRYFJ
غریفج . [ غ َ ف َ ] (اِ) خلاب و گل و لای سیاه و تیره که پ-ای از آن به دشواری برآید. (برهان قاطع) (آنندراج ). گل و لای . (جهانگیری ). غریفژ. غریژنگ . غریزن . (برهان قاطع). || لخشک و آن کوه پاره ٔ نرمی باشد که کودکان و جوانان بر آن لغزند و یکدیگر را از بالا گرفته به زیر کشند و آن را به عربی زحلوفه خوانند. (برهان قاطع) (آنندراج ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.