اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

افغاء

نویسه گردانی: ʼFḠAʼ
افغاء. [ اِ ] (ع مص ) گل برآوردن گیاه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). بیرون آمدن شکوفه . (از تاج المصادر بیهقی ). شکوفه برآوردن درخت و گیاه . (یادداشت مؤلف ). || همیشگی نمودن خوردن فغا. (آنندراج ). پیوسته خوردن فغا را. (از اقرب الموارد). || فاغیه برآمدن حنا را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). فاغیه برآمدن حنا را. و فاغیه شکوفه یا گل حنا است . (آنندراج ). || تباه گردیدن غوره ٔ خرما. (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). فاسد شدن نخل . (از اقرب الموارد). گردآلود و تباه شدن خرما. (تاج المصادر بیهقی ). || محتاج شدن سپس توانگری . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). فقیر گردیدن پس از توانگر بودن . (از اقرب الموارد). || زشت شدن بعد خوبی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || نافرمانی کردن پس از بندگی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). عصیان کردن بعد از اطاعت . (از اقرب الموارد). || بخشم آوردن . (منتهی الارب ) (آنندراج )(ناظم الاطباء). خشمگین ساختن . (از اقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
افقع. [ اَ ق َ ] (ع ص ) سخت سپید. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). ج ، فُقْع. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). || چیز سخت سرخ . (ناظم الاطباء).
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.