گفتگو درباره واژه گزارش تخلف سراندرسر نویسه گردانی: SRʼNDRSR سراندرسر. [ س َ اَ دَ س َ ](ص مرکب ) پیوسته . درهم . انبوه . تودرتو : چو نوبت سرسال عجم رسد برسدز شاخسار سراندرسر و هم اندر هم سیاه برگ و گل و رنگ رنگ گوناگون ز باد مشکین بر هم زنان علم بعلم .سوزنی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود