تآوی
نویسه گردانی:
TʼAWY
تآوی . [ ت َ ] (ع مص ) فراهم آمدن پرندگان از هر جا. (منتهی الارب ).
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۷ ثانیه
تاوی . (ع ص ) کسی که بیفتد و یا هلاک شود. (ناظم الاطباء). ۞ رجوع به تاو شود.
تاوی . [ ی ی ] (ع ص نسبی ) نسبت به «تاء» از حروف مبانی (تهجی ). (از المنجد). منسوب به تا. و شعری که آخر آن تا باشد. (ناظم الاطباء).
تأوی . [ ت َ ءَوْ وی ] (ع مص ) پناه گرفتن بجایی . || جای گرفتن . || فراهم آمدن از هر جا چنانکه پرندگان . (از منتهی الارب ) (از ناظم الا...
طأوی . [ طَءْ وی ی ] (ع اِ) کس : یقال ما بالدار طأوی ٌ؛ نیست در خانه کسی . (منتهی الارب ).