اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

هم رای

نویسه گردانی: HM RʼY
هم رای . [ هََ ] (ص مرکب ) هم اندیشه . هم عقیده :
روان سواران توران سپاه
بدان رای گشتند هم رای شاه .

فردوسی .


ز قومی پراکنده خلقی بکشت
دگر جمع گشتند و هم رای و پشت .

سعدی .


|| هم پیمان :
سوی گنجینه رفتندآن دو هم رای
ندیدند از جواهر هیچ بر جای .

نظامی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.