اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کژدم زده

نویسه گردانی: KŽDM ZDH
کژدم زده . [ ک َ دُ زَ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) آزرده به نیش کژدم . کسی که کژدم او را نیش زده باشد :
می زده را هم بمی دارو و مرهم بود
راحت کژدم زده کشته ٔ کژدم بود.

منوچهری .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.