لجذ
نویسه گردانی:
LJḎ
لجذ. [ ل َ ] (ع مص ) خوردن . || نخستین چریدن . || به کرانه ٔ زبان و به لب گیاه خوردن ستور. || اندک گرفتن و بسیار خواستن چیزی را بعد از آنکه یکبار داده باشند یقال و لجذنی فلان بعد ما اعطیته مرة. || لیسیدن سگ خنور را. || برانگیختن . (منتهی الارب ).
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
لجز. [ ل َ ج ِ ] (معرب ، ص ) (معرب ازفارسی ) لغزان و چسپان . (مقلوب لزج ) (منتهی الارب ).