اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بدبینی

نویسه گردانی: BDBYNY
بدبینی . [ ب َ ] (حامص مرکب ) عمل بدبین . ببدگمانی نگریستن در امری یا در همه ٔ امور.
- بدبینی کردن ؛ به دیده ٔ سؤظن در امور نگریستن . عیب جویی کردن :
مکن هیچ بدبینی از دیگران
وگر نیک بینی تو خو کن برآن .

(گرشاسب نامه ).


|| در اصطلاح فلسفه ، اعتقاد به اینکه جهان پر از بدبختی و یأس و حرمان است ۞ . مقابل خوش بینی . (فرهنگ فارسی معین ). دهرنکوهی .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.