تنتف
نویسه گردانی:
TNTF
تنتف . [ ت َ ن َت ْ ت ُ ] (ع مص ) تناتف . انتزاع . (اقرب الموارد). رجوع به تناتف شود.
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۵ ثانیه
تنطف . [ ت َ ن َطْ طُ ] (ع مص ) گوشواره در گوش نهادن . || آلوده شدن به عیب . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). |...