گفتگو درباره واژه گزارش تخلف صادقی نویسه گردانی: ṢADQY صادقی . [ دِ ] (اِخ ) وی از مردم هرات است و در قندهار پرورش یافت و به هندوستان رفت و در زمره ٔ مدّاحان اکبرشاه درآمد. این بیت از اوست :دل مجروح را پروای تن نیست شهید عشق محتاج کفن نیست .(قاموس الاعلام ترکی ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه واژه معنی صادقی صادقی . [ دِ ] (اِخ ) (ملا...) وی از مردم قاین بود و به صنعت گلکاری قیام داشت . این مطلع از اوست :کدخدائیت مایه ٔ هوس است کد رهاکن همان خد... صادقی صادقی . [ دِ ] (اِخ ) سیدجعفر. وی از اهالی دهلی هندوستان است و از مشاهیر شعرای آن سامان و او را کتابی است که بهارستان جعفری نام دارد. از... صادقی صادقی . [ دِ ] (اِخ ) محمدبن سرور بکری ، مکنی به ابی السرور. از مشاهیر مورخین قرن یازدهم هجری است . او راست : الروضة الزاهرة فی ولاة مصر و الق... صادقی بیگ افشار صادقی کتابدار صادقی بیگ افشار یا صادقی کتابدار (زاده ۱۵۳۳ در تبریز — درگذشته ۱۶۱۰ در اصفهان) شاعر و نگارگر ایرانی عهد شاه عباس صفوی بود.[۱][۲] صادقی بیگ افشار نام د... باریکه صادقی باریکه صادقی . [ ک ِ دِ ] (اِخ )دهی است از دهستان هرسم بخش مرکزی شهرستان شاه آباد که در 6 هزارگزی شمال باختری هرسم جنوب خاوری شاه آباد ... صادقی گیلانی صادقی گیلانی . [ دِ ی ِ گی ] (اِخ ) رجوع به صادق گیلانی شود. علی آباد صادقی علی آباد صادقی . [ ع َ دِ دِ ] (اِخ ) دهی است کوچک جزء دهستان فراهان پائین بخش فرمهین شهرستان اراک واقع در 12 هزارگزی جنوب فرمهین . دارای ... صادقی کتابدار صادقی کتابدار. [ دِ ی ِ ک ِ ] (اِخ ) نام او صادق و از ایل افشار است . وی تذکره ای در احوال معاصرین خویش به ترکی نوشته است و چون در خطو ن... نظرهای کاربران نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود