اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

عرطنیثا

نویسه گردانی: ʽRṬNYṮA
عرطنیثا. [ ع َ طَ ] (ع اِ) بیخ درخت بخور مریم . (منتهی الارب ). اصل و ریشه ٔ درخت بخور مریم . (از اقرب الموارد). بیخی است که آنرا به شیرازی چوبک اشنان خوانند. از آب آن دو قطره در بینی چکانند درد دندان را سود دارد. و صاحب مؤید الفضلاء گوید خربزه ٔ سرخ که میان او سفید باشد. (برهان قاطع). در بعضی جایگاه عرطنیثا را گلیم شوی میگویند و بعضی جایگاه قلادر گویند. و بعضی بخور مریم گویند. (ازذخیره ٔ خوارزمشاهی ). ریشه ٔ بخور مریم . (بحر الجواهر). اسم سریانی آذربو است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). آذربواست که به فارسی چوبک نامند. (مخزن الادویه ). مزاج را گرم کند و خشک گرداند و او در سه درجه گرم است و بیشتر بیخ او را استعمال کنند. و به لغت یونانی او راتیموس گویند. (از تذکره ٔ ضریر انطاکی ). معرب «ارتنیتا»ی آرامی است و آن بخور مریم و گل نگونسار است . (از فرهنگ فارسی معین ). || فیلگوش ، که گیاهی است . (از فرهنگ فارسی معین ). رجوع به فیلگوش شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۷ ثانیه
اصل ارطنیثا. [ اَ ل ِ اَ طَ ](ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) رجوع به اصل الارطنیثا شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.