بلیج
نویسه گردانی:
BLYJ
بلیج . [ ب َ ] (ع ص ) تابان و روشنی دهنده . (از ذیل اقرب الموارد).
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
بلیج . [ ب ِل ْ لی ] (ع اِ) معرب بیله . بلیج السفینة؛ بیله ٔ کشتی . (منتهی الارب ). بلیج السفینة، معرب است و آن شناخته نیست . (از تاج العرو...
بلیج . [ ب ِ ] (اِ) قدر. اندازه . مقدار. وجب . شبر. (ناظم الاطباء).