مزحزح
نویسه گردانی:
MZḤZḤ
مزحزح . [ م ُ زَزَ ] (ع ص ) دورکرده شده . (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
مزحزح . [ م ُ زَ زِ ] (ع ص ) دورکننده . (ناظم الاطباء).
مزهزه . [ م ُ زَ زِه ْ ] (ص ) نعت فاعلی منحوت از «زه زه » فارسی . آفرین گوی . زه زه گوینده : پرویز ملک چون سخنی خوب شنیدی آن را که سخن گ...
مذحذح . [ م ُ ذَ ذِ ] (ع ص ) بادی که خاک را برد. (آنندراج ). بادی که گرد و خاک پراکنده کند. (ناظم الاطباء). نعت فاعلی است از ذحذحة. رجوع به...