اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تکثر

نویسه گردانی: TKṮR
تکثر. [ ت َ ک َث ْ ث ُ ] (ع مص ) بسیار جستن . (تاج المصادر بیهقی ). بسیاری جستن . (زوزنی ). || بسیار نمودن . (منتهی الارب ). بسیار نمودن و بسیار شدن . (ناظم الاطباء). بسیار شدن . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). تکلف بسیاری . (از اقرب الموارد). || بیشی نمودن بمال کسی . (تاج المصادر بیهقی ). پیشی نمودن بمال کسی و بی نیاز شدن بدان . (از اقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
تکسر. [ ت َ ک َس ْ س ُ ] (ع مص ) خرد و مرد شدن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ).شکسته شدن . (منتهی الارب ) (غیاث اللغات ) (آنندراج ) (ناظم الاطبا...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.