اجازه ویرایش برای همه اعضا

آرشام

نویسه گردانی: ʼARŠAM
بسیار نیرومند، پدربزرگ داریوش کبـیر
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
آرشام در سنسکریت آرشَم Arsham و به معنی نژاد مقدس، تبار سپنتا می باشد.*** فانکو آدینات 09163657861
ارشام . [ اِ ] (ع مص ) مهر کردن خرمن را بمهر چوبین . (صحاح ). || ارشام مهاة؛ دیدن گاو دشتی نخستین علف برآمده را و چریدن گرفتن . || ارشام...
ارشام . [ اَ ] (اِخ ) (در پارسی باستان : ارشامه ۞ ) پسر آریارمنا و پدر ارشاسپ پدر داریوش اول . (ایران باستان ص 228، 230، 710، 1576، 1599، 1600...
ارشام . [ اَ ] (اِخ ) پسر داریوش اول بروایتی . (ایران باستان ص 1630).
ارشام . [ اَ ] (اِخ ) والی ایرانی مصر بزمان داریوش دوم . (ایران باستان ص 963).
ارشام . [ اَ ] (اِخ ) یکی از پادشاهان ارمنستان . وی پس از تیگران بسلطنت رسید و 38 سال سلطنت کرد. (ایران باستان ص 2598).
ارشام . [ اَ ] (اِخ ) یا اَردشام . پسر آرتاشس دوم و برادر تیگران اول ، نخستین شاه از شاخه ٔ دوم سلسله ٔ اشکانیان که در جنوب ارمنستان حکومت ...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.