اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ترتیب دادن

نویسه گردانی: TRTYB DʼDN
ترتیب دادن . [ ت َ دَ ] (مص مرکب ) راست کردن و آراسته کردن . (ناظم الاطباء) : تا مصارعت کردند و مقامی منیع ترتیب دادند. (گلستان ).
آنچه بر شاهدان حسن رواست
جمله ترتیب داده بر اندام .

سنجر کاشی (از آنندراج ).


|| هر چیزی را در جای و مقام خود نهادن و نظم دادن . || تسویه کردن . || استوار کردن . (ناظم الاطباء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.