گفتگو درباره واژه گزارش تخلف کرمانشه نویسه گردانی: KRMANŠH کرمانشه . [ ک ِ ش َه ْ ] (اِخ ) کرمانشاه . لقب بهرام بهرامیان است . رجوع به کرمانشاه شود : چو بنشست بهرام بهرامیان ببست از پی داد و بخشش میان به تاجش زبرجد برافشاندندهمی نام کرمانشهش خواندند.فردوسی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۵ ثانیه واژه معنی کرمانشه کرمانشه . [ ک ِ ش َه ْ ] (اِخ ) کرمانشهان . (از آنندراج ). کرمانشاه : پس از دوران دولتشه به کرمانشه یکی بنگرچنان بینی مداین را که بی نوشیروان... نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود