اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

آتش زدن

نویسه گردانی: ʼATŠ ZDN
آتش زدن . [ ت َ زَدَ ] (مص مرکب ) آتش اندرزدن . سوزانیدن :
بفرمود تا آتش اندرزدند
همه شهر توران بهم برزدند.

فردوسی .


- آتش زدن در مالی ؛ بگزاف صرف کردن آن ، و یا فروختن آن بثمن بخس .
- آتش زدن کسی را ؛ او را خشمگین کردن .
- موی کسی را آتش زده بودن ؛ درست بوقت رسیدن او.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.